الگوى کامل انسانیّت
و درود خدا بر او، فرمود: در گذشته برادرى داشتم که در راه خدا با او دوستی میکردم، و او در چشم من بزرگ مقدار بود، چون دنیا در چشم او کوچک بود، و از سلطه ی شکم خود بیرون بود، چیزی را که را نمىیافت آرزو نمىکرد، و چون به آن دست مىیافت زیاده روى نمیکرد.
بیشتر اوقات خود را به سکوت میگذراند، و اگر لب به سخن مىگشود بر دیگر سخنوران برترى داشت، و تشنگى پرسش کنندگان را فرو مىنشاند.
در چشم ظاهر بینان ناتوان و مستضعف مىنمود، امّا در برخورد جدّى و در میدان کارزار چونان شیری خشمگین و ماری پر زهر بود.
تا پیش قاضى نمىرفت دلیلى مطرح نمىکرد، و کسى را که عذرى داشت سرزنش نمىکرد، تا آن که عذر او را مىشنید، از بیماری و ابتلای خود تنها وقتی خبر میداد که بهبودى و شفا یافته بود، آنچه را میگفت که قبلاً انجام داده و در مورد کاری که انجام نداده چیزی نمیگفت ، اگر در سخن گفتن بر او پیشى مىگرفتند در سکوت مغلوب کسی نمىگردید و بر شنیدن بیشتر از سخن گفتن حریص بود.
هر گاه بر سر دو راهى قرار مىگرفت، مىاندیشید که کدام یک با خواسته نفسش نزدیکتر است تا با آن مخالفت کند.
پس بر شما باد که خود را به اینگونه ارزشهاى اخلاقى بیارایید، و با یکدیگر در کسب آنها رقابت کنید، و اگر نتوانستید که همه ی آنها را کسب کنید، بدانید که بهره برداری اندک از رها کردن مطلق بهتراست.
خدای من! چه کلامی دارد مولا علی
بند بندِ این منشور بی نظیر تبیین کننده ی ویژگیهای رفقای ولی اعظم خداست و ما اگر میخواهیم در بین دوستان حضرت جایی داشته باشیم باید سعی کنیم به هر اندازه که میتوانیم شمه ای از این صفات را در خود بیاوریم
پیشنهاد میکنم یک بار دیگر کلام مولا را این بار با دقت و توجه بیشتر بخوانید و روی تک تک آنها تأملی کنید، خود من هم همینکار را میکنم
دوستان! من و پدر ومادرم را از دعای خیرتان محروم نفرماید
یا علی
خداوند پشت و پناهتان